امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تکفل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

takaffol
guaranteeing, undertaking, supporting

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تکفل

  1. مترادف:
    فعل
  1. مترادف:
    تعهد تقبل ضمان
  1. مترادف:
    کفالت سرپرستی
  1. مترادف:
    کفالت کردن کفیل شدن متعهد شدن پایندانی کرن به‌عهده‌گرفتن

ارجاع به لغت تکفل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تکفل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تکفل

لغات نزدیک تکفل

پیشنهاد بهبود معانی