با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

ثروت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دارایی

فونتیک فارسی

servat
اسم
wealth, money, riches, affluence, means, wealthiness, possessions, asset, fortune, opulence, property, mammon, resources, gold, lucre, silver

- ثروت نامشروع

- ill-gotten money

- تطمیع ثروت و قدرت

- the allure of wealth and power

- ثروت او را بین ده تا دوازده میلیون دلار تخمین می‌زنند.

- His worth is estimated anywhere from ten to twelve million dollars.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ثروت

ارجاع به لغت ثروت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ثروت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ثروت

لغات نزدیک ثروت

پیشنهاد بهبود معانی