با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

جابه‌جا کردن قشون به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

تغییر مکان یک گروه

فونتیک فارسی

jaabejaa kardan ghoshoon
فعل متعدی
to redeploy

- ارتش تصمیم به جابه‌جا کردن قشون به جبهه‌ی غربی گرفت.

- The military decided to redeploy to the western front.

- یگان ارتش سریعاً برای جابه‌جایی قشون در منطقه‌ی درگیری مستقر شد.

- The army unit quickly redeployed to provide support in the conflict zone.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت جابه‌جا کردن قشون

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جابه‌جا کردن قشون» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/جابه‌جا کردن قشون

لغات نزدیک جابه‌جا کردن قشون

پیشنهاد بهبود معانی