با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

جارو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

وسیله‌ای برای تمیز کردن زمین

فونتیک فارسی

jaaroo
اسم
broom, whisk, sweeper, besom

- جارویی با دسته‌ی بلند

- a broom with a long handle

- جارو را آوردم و شیشه‌شکسته‌ها را جارو کردم.

- I got a broom and swept the broken glass.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جارو

ارجاع به لغت جارو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جارو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/جارو

پیشنهاد بهبود معانی