امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

حرکت کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

معادل انگلیسی لغت:
to move, to start, to proceed, to leave

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
heave, sail
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد حرکت کردن

  1. مترادف:
    جنبیدن تکان خوردن وول خوردن
    متضاد:
    ساکن‌شدن

ارجاع به لغت حرکت کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حرکت کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/حرکت کردن

لغات نزدیک حرکت کردن

پیشنهاد بهبود معانی