امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

حکیم به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

hakim
sage, philosopher, doctor,

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد حکیم

  1. مترادف:
    اسم
    متضاد:
    جاهل بیمار مریض
  1. مترادف:
    عارف فیلسوف
  1. مترادف:
    دانش‌پژوه دانشمند دانشور عالم فاضل فرجاد
  1. مترادف:
    پزشک حکیم‌باشی طبیب
  1. مترادف:
    عاقل فرزانه دانا

ارجاع به لغت حکیم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حکیم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/حکیم

لغات نزدیک حکیم

پیشنهاد بهبود معانی