با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

خادم به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

خدمتگزار

فونتیک فارسی

khaadem
اسم
server, servitor, servant

- چرا وقتی صدا می‌زنم خادم نمی‌آید؟

- Why doesn't the servant come when I call?

- به خادم بگو مرا ساعت پنج بیدار کند.

- Tell the servant to knock me up at five o'clock.
خدمتگزار مکان مذهبی

فونتیک فارسی

khaadem
اسم
servant, lay brother

- جان خادم بود.

- John was a lay brother.

- خادم کلیسا

- servant of church
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خادم

ارجاع به لغت خادم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خادم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خادم

پیشنهاد بهبود معانی