امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

خرسک به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

khersak
bear's cub, whelp, badger, kind of children's game, thick-nappedor piled carpet

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خرسک

  1. مترادف:
    بچه‌خرس
  1. مترادف:
    قالی‌درشت‌باف قالی بدنقش
  1. مترادف:
    نوعی بازی کودکانه

ارجاع به لغت خرسک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خرسک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خرسک

لغات نزدیک خرسک

پیشنهاد بهبود معانی