امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

خرمگس به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مگس بزرگ

فونتیک فارسی

khar magas
اسم
حشره‌شناسی horsefly, botfly, gadfly

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- خرمگس روی بازویم نشست و شروع به نیش زدنم کرد.

- The horsefly landed on my arm and began to bite me.

- نیش خرمگس تاول دردناکی روی پوستم بر جای گذاشت.

- The horsefly's bite left a painful welt on my skin.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت خرمگس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خرمگس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خرمگس

لغات نزدیک خرمگس

پیشنهاد بهبود معانی