با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    خروج به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    فونتیک فارسی

    khorooj
    going out, exit, egress, exodus, prolapse, prolapsus
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد خروج

    1. برون شد، بیرون‌رفت، برون‌رفت ≠ دخول
    2. سرکشی، قیام، طغیان، عصیان
    3. بیرون آمدن، بیرون شدن، خارج شدن، در آمدن
    4. طغیان کردن، عصیان ورزیدن

    ارجاع به لغت خروج

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «خروج» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خروج

    لغات نزدیک خروج

    پیشنهاد بهبود معانی