با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

خرپشته به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اتاق کوچکی در پشت‌بام خانه

فونتیک فارسی

kharposhte
اسم
raised roof, a projection on the roof
خاکریز

فونتیک فارسی

kharposhte
اسم
ridge, embankment, pile of dirt

- بالاخره به نوک خرپشته رسیدیم.

- We finally reached the crest of the ridge.

- خرپشته‌ی کوچک شنی

- small ridge of sand
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خرپشته

ارجاع به لغت خرپشته

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خرپشته» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خرپشته

لغات نزدیک خرپشته

پیشنهاد بهبود معانی