با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

خشن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

تندخو، پرخاشگر، عصابی، زمخت

فونتیک فارسی

khashen
صفت
rough, ungainly, abrasive, crude, gross, crass, rustic, raucous, gruff, uneven, hoarse, strident, thick, harsh, coarse, tough, indelicate

- قیافه‌اش نهاد خشن و سبع او را بروز می‌داد.

- His features advertised his harsh and brutal nature.

- مبارزه‌ی خشن ولی منصفانه

- a rough but clean contest
دختر
hoyden
ناپسند lurid
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خشن

ارجاع به لغت خشن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خشن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خشن

لغات نزدیک خشن

پیشنهاد بهبود معانی