امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

خلیدن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

khalidan
to prick or stinge,

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خلیدن

  1. مترادف:
    فرورفتن(خار سوزن) شلال شدن
  1. مترادف:
    نفوذ کردن

ارجاع به لغت خلیدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خلیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خلیدن

لغات نزدیک خلیدن

پیشنهاد بهبود معانی