با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    خودکفا به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    خودبسنده

    فونتیک فارسی

    khodkafaa
    صفت
    independent, self-contained, self-sufficient, self-supporting, viable, autonomous

    - کشور از نظر تولید مواد خوراکی خودکفا شده است.

    - The country has become self-sufficient in the production of foodstuffs.

    - کارآفرین خودکفا کسب‌وکارش را بدون هیچ‌گونه وام یا سرمایه‌گذار خارجی ساخت.

    - The self-sufficient entrepreneur built her business without any outside investors or loans.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد خودکفا

    1. بی‌نیاز، خودبسنده، مستغنی ≠ نیازمند

    ارجاع به لغت خودکفا

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «خودکفا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خودکفا

    لغات نزدیک خودکفا

    پیشنهاد بهبود معانی