امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

خورش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

همچنین می‌توان از خورشت به‌جای خورش استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

خوراک آبداری که با پلو خورده می‌شود

فونتیک فارسی

khoresh
اسم
غذا و آشپزی stew

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- دستور پخت خورش کرفس مادربزرگم محبوب خانواده است.

- My grandmother's celery khoresh recipe is a family favorite.

- خورش بامیه

- okra khoresh
خوراک

فونتیک فارسی

khoresh
اسم
ادبی غذا و آشپزی food, dish, khoresh

- خورشی لذیذ

- a mouthwatering dish

- سرآشپز خورشی خوشمزه برای میهمانی شام آماده کرد.

- The chef prepared a delicious dish for the dinner party.
بافت مرکزی تخمک

فونتیک فارسی

khoresh
اسم
زیست‌شناسی nucellus

- خورش بخش مرکزی تخمک است.

- The nucellus is the central part of an ovule.

- خورش توسط پوشش احاطه شده است.

- The nucellus is surrounded by the integument.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خورش

  1. مترادف:
    خوراک خورشت شیلان طعام غذا قاتق

ارجاع به لغت خورش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خورش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خورش

لغات نزدیک خورش

پیشنهاد بهبود معانی