امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

خویش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

khish
relative, kinsman

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
oneself, my, your
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خویش

  1. مترادف:
    آشنا خودی خویشاوند قریب قوم کس منسوب نزدیک وابسته
    متضاد:
    غریبه ناآشنا
  1. مترادف:
    خود نفس

ارجاع به لغت خویش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خویش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خویش

لغات نزدیک خویش

پیشنهاد بهبود معانی