با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

دادگاه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

محل دادرسی

فونتیک فارسی

daadgaah
اسم
حقوق court, court of justice, law court, tribunal, judicatory

- منشی دادگاه

- clerk of court

- دادگاه اتهامات وارده را رد کرد.

- The court dismissed the charges.

- حکم دادگاه

- a court's decree
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دادگاه

ارجاع به لغت دادگاه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دادگاه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دادگاه

لغات نزدیک دادگاه

پیشنهاد بهبود معانی