با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    داشبورد به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    شکل نوشتاری دیگر این لغت: داشبرد

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    بخشی از خودرو است که مرکز کنترل عملکرد آن محسوب می‌شود که در داخل و قسمت زیر شیشه‌ی جلویی خودرو قرار دارد.

    فونتیک فارسی

    daashbord
    اسم
    dashboard, instrument panel

    - برخورد به‌قدری شدید بود که سرنشینان صندلی عقب اتومبیل به‌ طرف داشبورد پرت شدند.

    - The collision was so severe that the backseat passengers of the car were catapulted against the dashboard.

    - چراغ‌خطر روشن روی داشبورد نشان می‌داد که موتور بیش‌از حد گرم شده است.

    - The bright red light on the instrument panel indicated that the engine was overheating.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت داشبورد

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «داشبورد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/داشبورد

    لغات نزدیک داشبورد

    پیشنهاد بهبود معانی