امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

دست‌آموز به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

dast[']aamooz
pet, tame, cade

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دست‌آموز

  1. مترادف:
    آمخته اهلی تربیت‌شده رام
    متضاد:
    وحشی

ارجاع به لغت دست‌آموز

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دست‌آموز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دست‌آموز

لغات نزدیک دست‌آموز

پیشنهاد بهبود معانی