امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

دستمالی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

dastmaali
(rough)handling, palpation

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دستمالی

  1. مترادف:
    مچاله
  1. مترادف:
    دستکاری

ارجاع به لغت دستمالی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دستمالی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دستمالی

لغات نزدیک دستمالی

پیشنهاد بهبود معانی