امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

راسته به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

raaste
row, series of shops, fillet, file, order, round as a sum

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
قصابی
chine, eye, porterhouse
sirloin
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد راسته

  1. مترادف:
    درخور سزاوار شایسته قابل
  1. مترادف:
    راستگو صادق صدیق
  1. مترادف:
    دادگر عادل
  1. مترادف:
    برزن کوی محله منطقه ناحیه
  1. مترادف:
    رده
  1. مترادف:
    بازار تیمچه سوق
  1. مترادف:
    رده ردیف صف قطار

ارجاع به لغت راسته

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «راسته» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/راسته

لغات نزدیک راسته

پیشنهاد بهبود معانی