با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    رشید به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    رعنا، برومند

    فونتیک فارسی

    rashid
    صفت
    brave, of an elegant or tall stature, mature of legal age

    - ما چینی‌ها رشید و با پشتکاریم.

    - We Chinese people are brave and industrious.

    - پسرتان بسیار رشید و مودب است.

    - Your son is so brave and polite.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد رشید

    1. بالغ، عاقل، کبیر
    2. بلندبالا، بلندقامت، خوش‌قدوقامت، رشیق
    3. دلیر، شجاع، گرد

    ارجاع به لغت رشید

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «رشید» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/رشید

    لغات نزدیک رشید

    پیشنهاد بهبود معانی