با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    سارا به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    نام زن

    فونتیک فارسی

    saaraa
    اسم خاص
    (female proper noun) Sarah

    - سارا حالا با جان رابطه دارد.

    - Sarah is going with John now.

    - سارا گل زد.

    - Sara hit a homer.
    خالص، ناب

    فونتیک فارسی

    saaraa
    صفت
    pure, unadulterated

    - حقیقت سارا این است که او تمام این مدت به ما دروغ می‌گفته است.

    - The unadulterated truth is that he was lying to us all along.

    - برف سفید سارا در مهتاب می‌درخشید.

    - The pure white snow glistened in the sunlight.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد سارا

    1. اسم ≠ ناخالص
    2. عنبرسارا، مشک
    3. بی‌غش، خالص

    ارجاع به لغت سارا

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «سارا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سارا

    لغات نزدیک سارا

    پیشنهاد بهبود معانی