امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

سازگاری به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

هماهنگی

فونتیک فارسی

saaz(e)gaari
اسم
pliability, harmony, orientation, tolerance, adaptation, correspondence, modus vivendi, tune, agreement, congeniality, unity, accordance, compatibility, concord, coincidence, rapport, agreeableness, consistency

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

- سازگاری انسان با محیط

- the harmony of humans and the environment

- سازگاری اعضای تیم موجب همکاری موفقیت‌آمیز آن‌ها شد.

- The agreeableness of the team members contributed to their successful collaboration.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سازگاری

  1. مترادف:
    تحمل سازش موالفت مماشات موافقت
    متضاد:
    ناسازگاری
  1. مترادف:
    توافق تناسب سازواری
  1. مترادف:
    هم‌آوازی هم‌آهنگی هم‌خوانی هم‌نوایی

ارجاع به لغت سازگاری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سازگاری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سازگاری

لغات نزدیک سازگاری

پیشنهاد بهبود معانی