با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

سازگاری به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

هماهنگی

فونتیک فارسی

saaz(e)gaari
اسم
pliability, harmony, orientation, tolerance, adaptation, correspondence, modus vivendi, tune, agreement, congeniality, unity, accordance, compatibility, concord, coincidence, rapport, agreeableness, consistency

- سازگاری انسان با محیط

- the harmony of humans and the environment

- سازگاری اعضای تیم موجب همکاری موفقیت‌آمیز آن‌ها شد.

- The agreeableness of the team members contributed to their successful collaboration.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سازگاری

ارجاع به لغت سازگاری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سازگاری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سازگاری

پیشنهاد بهبود معانی