امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

سر و صدا به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

معادل انگلیسی لغت:
noise, fuss, hue and cry, clamor

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
brouhaha, clatter, pother, racket, rambunctiousness, uproar, whirl
عامیانه to-do
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سر و صدا

  1. مترادف:
    الم‌شنگه جنجال دادوفریاد شلوغی غریو غوغا همهمه هنگامه
    متضاد:
    سکوت آرامش

ارجاع به لغت سر و صدا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سر و صدا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سر و صدا

لغات نزدیک سر و صدا

پیشنهاد بهبود معانی