با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    سماع به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    (قدیمی) رقص درویش‌ها

    فونتیک فارسی

    samaa'
    اسم
    singing, song, music, audition

    - سماع او تشویق صمیمانه‌ی حضار را به دنبال داشت.

    - Her singing evoked warm acclamations.

    - این سماع برای جویی خیلی مهم است.

    - This audition is a big deal for Joey.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد سماع

    1. اسم
    2. پایکوبی، دست‌افشانی، رقص
    3. وجد، سرور
    4. آواز، سرود
    5. شنودن، شنیدن
    6. شنوایی

    ارجاع به لغت سماع

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «سماع» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سماع

    لغات نزدیک سماع

    پیشنهاد بهبود معانی