امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

سناتور به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

عضو مجلس سنا

فونتیک فارسی

senaator
اسم
senator

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- هنگام اعترافات آن سناتور، خبرنگاران با دمشان گردو می‌شکستند.

- The press had a field day with the senator's confession.

- دو سناتور با هم دشمن دیرینه بودند.

- There was bad blood between the two senators.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سناتور

  1. مترادف:
    عضو سنا عضو مجلس‌اعیان نماینده مجلس اعیان

ارجاع به لغت سناتور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سناتور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سناتور

لغات نزدیک سناتور

پیشنهاد بهبود معانی