امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

سنگدل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ظالم، بی‌رحم

فونتیک فارسی

sangdel
صفت
hard-hearted, cruel, ruthless, merciless, barbarous, stone-hearted, bloody-minded, remorseless, stony, relentless, unfeeling, inhumane, hardhearted, savage, heartless, inexorable, obdurate, callous, hard

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- حبس او را سنگدل کرده بود.

- Imprisonment had made him hardhearted.

- گناهکار سنگدل

- obdurate sinner

- تبهکار سنگدل برای جرایم شنیعش به هیچ عنوان اظهار ندامت نکرد.

- The heartless villain showed no remorse for his heinous crimes.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سنگدل

ارجاع به لغت سنگدل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سنگدل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سنگدل

لغات نزدیک سنگدل

پیشنهاد بهبود معانی