با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

سوت زدن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

در سوت دمیدن، با دهان صدای سوت درآوردن

فونتیک فارسی

soot zadan
فعل لازم فعل متعدی
to whistle, to tootle, to toot, to blow a whistle, to buzz

- آهنگی را سوت زدن

- to whistle a tune

- داور سوت زد و پایان مسابقه را اعلام کرد.

- The referee blew his whistle, signaling the end of the game.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سوت زدن

ارجاع به لغت سوت زدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سوت زدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سوت زدن

لغات نزدیک سوت زدن

پیشنهاد بهبود معانی