امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

صعب به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

sa'b
difficult, hard

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
عامیانه killer
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد صعب

  1. مترادف:
    بغرنج دشخوار دشوار سخت شاق غامض مشکل معقد مغلق
    متضاد:
    سهل

ارجاع به لغت صعب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «صعب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/صعب

لغات نزدیک صعب

پیشنهاد بهبود معانی