امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

طولانی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دراز

فونتیک فارسی

toolaani
اسم خاص
long, lengthy, agelong, prolix, verbose, livelong, long-distance, extended, great, persistent, perennial, distant, longtime, long-drawn, drawn out, lasting, prolonged, extensive, lingering, macro-, protracted, long-drawn-out

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- داستان طلاق آن‌ها بسیار طولانی و پیچیده است.

- The story of their divorce is very long and complicated.

- پس از سفر طولانی با اتوبوس به منزل رسید.

- He fetched home after his long bus ride.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد طولانی

  1. مترادف:
    دراز طویل
  1. مترادف:
    دیر
  1. مترادف:
    دیرینه دیرین مدید
  1. مترادف:
    دور بعید مسافت‌زیاد
  1. مترادف:
    بسیار زیاد

ارجاع به لغت طولانی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «طولانی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/طولانی

لغات نزدیک طولانی

پیشنهاد بهبود معانی