با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

ظرف به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

zarf
vessel, container, dish, adverb of time or place, duration, coursecapacity, forbearance
یک دست کامل
dinnerware
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ظرف

ارجاع به لغت ظرف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ظرف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ظرف

پیشنهاد بهبود معانی