با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    ظلم به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    ستم

    فونتیک فارسی

    zolm
    اسم
    oppression, cruelty, injustice, tyranny, inequity, ruthlessness, barbarism, mercilessness, despotism, outrage, iniquity, wrong, atrocity, inhumanity, brutality

    - ظلم به حیوانات

    - cruelty to animals

    - ظلم او خشم مردم را برانگیخت.

    - His injustice aroused the people's indignation.

    - دیدن ظلم او را سخت برآشفت.

    - The sight of injustice outraged her.

    - ظلم باعث شورش می‌شود.

    - Tyranny begets rebellion.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد ظلم

    1. آزار، اجحاف، اعتساف، بغی، بیدادگری، بیداد، تطاول، تعدی، جبر، جفا، جفا، جور، ستم، ستمگری، غدر، مظلمه ≠ مهر

    ارجاع به لغت ظلم

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ظلم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ظلم

    لغات نزدیک ظلم

    پیشنهاد بهبود معانی