امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

عبور به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

aboor
passing, passage, crossing, transit

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد عبور

  1. مترادف:
    تردد گذار گذر
  1. مترادف:
    ردشدن گذشتن
  1. مترادف:
    مرور

ارجاع به لغت عبور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عبور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/عبور

لغات نزدیک عبور

پیشنهاد بهبود معانی