امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

عضو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

ozv
member, limb, organ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
شخص یا شرکت
affiliate
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد عضو

  1. مترادف:
    آلت اندام
  1. مترادف:
    ابوابجمعی جزو کارمند مستخدم
  1. مترادف:
    جهاز

ارجاع به لغت عضو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عضو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/عضو

لغات نزدیک عضو

پیشنهاد بهبود معانی