امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

عفت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

نجابت، پاکدامنی

فونتیک فارسی

effat
اسم
chastity, modesty, purity, virtue, virginity, continence, maidenliness, morality, honor, innocence

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- ندیمه‌ها سوگند عفت یاد می‌کنند

- Nuns take a vow of chastity

- داستایوسکی درمورد پاکی می‌نوشت نه عفت یا باکرگی

- Dostoevsky was writing about purity, not chastity or virginity
نام زن

فونتیک فارسی

effat
اسم خاص
feminine proper noun, Effat

- عفت خانم به شوهرش چشمک زد.

- Effat Khanom winked at her husband.

- عفت زیادی خجالتی است

- Effat is too embarrassed
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد عفت

  1. مترادف:
    اتقا پارسایی پاکدامنی پاکی شرافت شرف عصمت عفاف ناموس نجابت
    متضاد:
    آلوده‌دامنی بدکارگی ناپارسایی ناپرهیزگاری

ارجاع به لغت عفت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عفت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/عفت

لغات نزدیک عفت

پیشنهاد بهبود معانی