با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

فاحشه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

جنده، روسپی

فونتیک فارسی

faaheshe
اسم
prostitute, whore, harlot, courtesan, strumpet, bawd, call girl, hooker, moll, streetwalker, tart

- باورم نمی‌شود هنوز با آن فاحشه هستی.

- I cannot believe you are still with that whore.

- او اصلا شبیه فاحشه‌ها نبود.

- She didn't look like a prostitute.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فاحشه

ارجاع به لغت فاحشه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فاحشه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فاحشه

لغات نزدیک فاحشه

پیشنهاد بهبود معانی