با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

فاصله گرفتن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دور شدن

فونتیک فارسی

faasele gereftan
فعل لازم
to keep aloof, to distance, to keep (one's) distance, to space (apart), to detach

- جان بعد از مشاجره تصمیم گرفت مدتی از دوستانش فاصله بگیرد.

- After the argument, John decided to keep aloof from his friends for a while.

- سارا ترجیح داد از جمعیت فاصله بگیرد و از دور نظاره‌گر باشد.

- Sarah preferred to keep aloof from the crowd and observe from a distance.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت فاصله گرفتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فاصله گرفتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فاصله گرفتن

لغات نزدیک فاصله گرفتن

پیشنهاد بهبود معانی