با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

فضانورد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فضاپیما

فونتیک فارسی

fazaanavard
اسم
astronaut, cosmonaut, spaceman

- بچه‌ها وانمود می‌کردند که فضانورد هستند.

- Children were pretending to be astronauts.

- موشک فضانورد را به فضا پرتاب کرد.

- A rocket blasted a spaceman into space.

- رویای پسرم این است که فضانورد شود.

- My son's dream is to be an astronaut.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت فضانورد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فضانورد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فضانورد

پیشنهاد بهبود معانی