با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

فطرت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ذات، طینت

فونتیک فارسی

fetrat
اسم
nature, temperament, constitution, disposition, make-up, instinct

- فطرت آرام و خونسرد او به او این امکان را می‌داد که شرایط پراسترس را به راحتی مدیریت کند.

- His calm and composed temperament allowed him to handle stressful situations with ease.

- فطرت ستیزه‌جوی او کنار آمدن با دیدگاه‌های دیگر را برایش سخت کرده بود.

- His stubborn temperament made it difficult for him to compromise other perspectives.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فطرت

ارجاع به لغت فطرت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فطرت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فطرت

لغات نزدیک فطرت

پیشنهاد بهبود معانی