با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

فهرست به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

لیست، سیاهه

فونتیک فارسی

fehrest
اسم
list, appendix, table, gloss, glossary, register, bill, contents, docket, enumeration, index, roster, roll, roll call, schedule, inventory, listing

- در دوران حکومت او نام بسیاری از مخالفین در فهرست سیاه وارد شد.

- During his rule many dissidents were blacklisted.

- او امروز افتخار دیگری بر فهرست افتخارات خود افزود.

- Today, he added one more laurel to the list of his achievements.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فهرست

ارجاع به لغت فهرست

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فهرست» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فهرست

لغات نزدیک فهرست

پیشنهاد بهبود معانی