امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

فیزیک به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دانش بررسی ماده و انرژی

فونتیک فارسی

fizik
اسم
physics, visible spectrum, elementary particle

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- باید حسابی تاریخ و فیزیک را بخوانم.

- I have to bone up on history and physics.

- اثبات یکی از قوانین فیزیک

- the demonstration of one of the laws of physics

- بمب اتمی حاصل فیزیک نوین است.

- The atomic bomb is an offspring of modern physics.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت فیزیک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فیزیک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فیزیک

لغات نزدیک فیزیک

پیشنهاد بهبود معانی