امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

قواد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

جاکش

فونتیک فارسی

ghavvaad
اسم
pimp, procurer, panderer, pander

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- پلیس قواد را به خاطر درگیری‌اش در قاچاق جنسی دستگیر کرد.

- The police arrested the pimp for his involvement in sex trafficking.

- قواد به چندین سال حبس محکوم شد.

- The procurer was sentenced to several years in prison.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد قواد

  1. مترادف:
    پاانداز جاکش دیوث قلتبان کشخان لحاف‌کش

ارجاع به لغت قواد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قواد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/قواد

لغات نزدیک قواد

پیشنهاد بهبود معانی