امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

قوت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

ghovvat
nourishment, food

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
strength, force, faculty, authority
عامیانه steam
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد قوت

  1. مترادف:
    تاب رمق زور
  1. مترادف:
    تسلط توان شدت قدرت نیرو وسع
  1. مترادف:
    آذوقه توشه جیره خواربار خوراک خوردنی طعام غذا مائده

ارجاع به لغت قوت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قوت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/قوت

لغات نزدیک قوت

پیشنهاد بهبود معانی