امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

لیدر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

رهبر

فونتیک فارسی

lider
اسم
leader, chief, guide, head, pacesetter

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- لیدر انقلابی

- a revolutionary leader

- چه کسی را به عنوان تیم لیدر ما انتخاب کردی؟

- Whom did you choose for our team leader?
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد لیدر

  1. مترادف:
    پیشوا رئیس رهبر زعیم قاید مقتدا

ارجاع به لغت لیدر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «لیدر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/لیدر

لغات نزدیک لیدر

پیشنهاد بهبود معانی