با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

ماحصل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

نتیجه، حاصل

فونتیک فارسی

maahasal
اسم
result, summary, average, upshot, fruit, bottom line, summation

- آن فیلم ماحصل زحمت‌های اوست.

- That movie is the fruit of his labors.

- ماحصل کلام

- to sum up, in short, briefly
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ماحصل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ماحصل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ماحصل

لغات نزدیک ماحصل

پیشنهاد بهبود معانی