امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

ماهر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

maaher
skilful, skilled, expert, dexterous, crack

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
عامیانه dab, dab hand, sharp, whiz, whizz, crackerjack
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ماهر

  1. مترادف:
    آزموده استاد تردست چابک‌دست حاذق خبره زبردست کارآمد کاردان کارکشته متبحر متخصص مجرب
    متضاد:
    ناشی غیر ماهر

ارجاع به لغت ماهر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ماهر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ماهر

لغات نزدیک ماهر

پیشنهاد بهبود معانی