امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مجبور کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

معادل انگلیسی لغت:
coerce, compel, constrain, dragoon, force, oblige, whip

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
عامیانه sandbag
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مجبور کردن

  1. مترادف:
    وادار کردن ملزم کردن اجبار کردن ناگزیر کردن

ارجاع به لغت مجبور کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مجبور کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مجبور کردن

لغات نزدیک مجبور کردن

پیشنهاد بهبود معانی