امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مجرم به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

بزهکار، تبهکار

فونتیک فارسی

mojrem
اسم
guilty, delinquent, wrongdoer, convict, villain, criminal, offender, culprit, felon, malefactor, culpable, law breaker

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- مجرم به خاطر دزدی به 10 سال حبس محکوم شد.

- The convict was sentenced to 10 years in prison for robbery.

- مجرم تلاش کرد از زندان فرار کند اما نگهبانان او را گرفتند.

- The criminal tried to escape from the prison but was caught by the guards.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مجرم

  1. مترادف:
    صفت بزومند بزهکار تبهکار تردامن خاطی خطاکار گناهکار گنهکار مذنب مقصر
    متضاد:
    بی‌گناه

ارجاع به لغت مجرم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مجرم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مجرم

لغات نزدیک مجرم

پیشنهاد بهبود معانی