امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مجعد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

موی دارای پیچ و تاب، فرفری

فونتیک فارسی

moja'ad
صفت
curly, wavy, crinkly, waved, frizzy, kinky

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مجعد

  1. مترادف:
    انبوه پرچین‌وشکن پیچیده پرپیچ‌وتاب جعودت فردار مرغول وزوز

ارجاع به لغت مجعد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مجعد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مجعد

لغات نزدیک مجعد

پیشنهاد بهبود معانی